سفارش تبلیغ
صبا ویژن
خورنیوز
دانش را بجویید و آن را با بردباری و آرامش بیارایید [امام صادق علیه السلام]
امروز: چهارشنبه 103 آذر 7

 

خورنیوز:یک نماینده حامی دولت می‌گوید که در جریان انتخابات دهم ریاست جمهوری استکبار از مدت‌ها پیش برنامه ریزی کرده بود تا احمدی‌نژاد رای نیاورد و وقتی شکست خورد مردم را به خیابان‌ها کشاند.

اسماعیل کوثری  با تحلیل وقایع پیش آمده پس از انتخابات ریاست جمهوری دهم گفت: «استکبار جهانی از ابتدای دولت نهم، نسبت به انتخابات ریاست جمهوری دهم برنامه ریزی می‌کرد و می‌خواست کاری انجام دهد و این مسئله را توسط عوامل داخلی و خود فروختگان دنبال می‌کرد. در واقع می‌شود گفت نمی‌خواستند در انتخابات آقای احمدی نژاد انتخاب شود. بنابراین توطئه‌ها را شروع کردند.»

وی افزود: «البته نیروهای امنیتی این توطئه را پیش بینی می‌کردند ولی دست به اقدامی نزدند. چرا که درهیچ جای دنیا قبل از اینکه کسی اقدامی صورت ‌دهد، با او برخورد نمی‌شود.»

نماینده مردم تهران در مجلس شورای اسلامی با اشاره به بحث تقلب در انتخابات اظهار کرد: «فتنه گران کاری که انجام دادند این بود که بحث تقلب در انتخابات را که از قبل مطرح کرده بودند، بزرگ کردند و مردم را به خیابان کشاندند. بدین ترتیب مرتکب کارهای خلاف قانون در جهت براندازی نظام شدند.»

کوثری اضافه کرد: «خوشبختانه با درایت مقام معظم رهبری و مسئولین موضوع کنترل شد و ریزش در فتنه سبز صورت گرفت و درنهایت با آگاهی مردم نسبت به روزهای قبل مسئله حل شد. زمانی که اسکتبار و عوامل داخلی آنها یعنی گروهک‌هایی مانند نهضت آزادی، سازمان مجاهدین انقلاب، مشارکت، بهائیت، ملی مذهبی و سلطنت طلب‌ها به این موضوع پی بردند، عصبانی شده و این عصبانیت را در 13 آبان، 16 آذر و روز عاشورا نشان دادند.»

این نماینده حامی دولت با اشاره به حضور مردم در روزهای 9 دی و 22 بهمن بیان کرد: «مردم با بصیرتی که روز به روز پیداکردند، در روز 9 دی و 22 بهمن آنچنان حضور گسترده در جهت از بین بردن فتنه نشان دادند که باعث شگفتی جهانیان شد.»

کوثری ادامه داد: «زمانی فتنه نیروهایش را از دست داد و دیگر پیاده نظامی نداشت، رو به بیانیه آورد و بعد از مدتی سردمداران فتنه آقایان موسوی، کروبی، خاتمی، موسوی خوئینی‌ها بالاخره دستشان برای همه مردم رو شد و مردم دقیقا به این نتیجه رسیدند که اینها بحثشان انتخابات نیست بلکه براندازی است. بنابراین مردم پشت سر اینها نیایستادند و خودشان را از آنها جدا کردند.»

این عضو کمسیون امنیت ملی مجلس شورای اسلامی در پاسخ به انتقادهایی که از طرف برخی از اصولگرایان به رفتار احمدی‌نژاد در انتخابات دهم می‌شد، گفت: «هر انسانی اشتباه می‌کند. اما اشتباه داریم تا اشتباه. یکی اشتباه می‌کند بعد متوجه می‌شود اما یکی دیگر اشتباه می‌کند و به جای اینکه متوجه اشتباه خود شود لجاجت کرده و حیثیت نظام را زیر سوال می‌برد. حال اگر برخی از کسانی هم مانند آقای علی مطهری که به اسم اصولگرایی از مردم رای می‌گیرند و بعد نظرشان را این گونه مطرح می‌کنند، باید بگوییم که اطلاعات دقیقی ندارند. دیدشان وسیع نیست که تحلیل دقیقی کنند و به خاطر آنکه موضوع را به گونه جمع کنند می‌آیند و می‌گویند که دو طرف اشتباه کرده و به هر دو طرف رسیدگی شود.»

وی با بیان اینکه فتنه توسط استکبار تمام شدنی نیست، تاکید کرد: «این فتنه تا اینجا به ظاهر تمام شده ولی اینها باز به دنبال توطئه هستند و این چیزی نیست که از چشم وفاداران نظام دور بماند.»

کوثری همچنین درباره درخواست مجوز 8 حزب اصلاح طلب برای برگزاری راهپیمایی در روز سالگرد انتخابات گفت: «همه این احزاب غیر قانونی هستند. وزارت کشور برای چه باید به اینها مجوز دهد. باید در آن مقطع این احزاب برادری خودشان ثابت می‌کردند بعد مجوز می‌خواستند و اگر وزارت کشور به اینها اجازه دهد تخلف کرده است.»

فرارو


 نوشته شده توسط 1 در یکشنبه 89/3/23 و ساعت 4:51 عصر | نظرات دیگران()

خورنیوز:حکایت عماد افروغ، حکایت غریبی نیست، حکایت دل‌آزردگی معمولی است که برای اهل علم وجود دارد. این اصول‌گرای منتقد دیگر مثل تابستان 88 حرف نمی‌زند. این روزها اگر خبرنگاری به او زنگ بزند، عذر می‌خواهد و می‌گوید فقط به صورت مفهومی و نظری صحبت می‌کنم.

افروغ اگرچه در مجلس هفتم، ریاست کمیسیون فرهنگی را به عهده داشت و از لیست آبادگران به مجلس راه یافته بود، اما از آن گروهی بود که پس از آغاز ریاست جمهوری محمود احمدی‌نژاد به مرور راه خود را جدا کرد. در پاییز 85 گفت: «من بر اساس شعارهای احمدی‌نژاد به وی رای دادم و از ایشان شناخت نداشتم اما بر اساس عملکرد یک سال و نیم گذشته از رایم راضی نیستم.» و سرانجام نیز به فراکسیون اصول‌گرایان مستقل پیوست. فراکسیونی که در انتخابات بعدی حذف شد. البته عماد افروغ قبلاً ترجیح داده بود تا اساساً برای مجلس کاندیدا نشود.

عماد افروغ در دل‌آزردگیش برای فعالیت در کسوت نمایندگی عدلی دارد در میان اصلاح‌طلبان. «الهه کولایی» استاد روسیه‌شناس دانشکده علوم سیاسی دانشگاه تهران نیز نخواست که برای انتخابات مجلس هفتم ثبت نام کند و بعدها نیز ابراز امیدواری کرد که دیگر هیچ‌گاه نخواهد در آن روندی که تجربه کرد، قانون‌گذاری کند. حکایتی مثل همان که شیبانی رئیس اسبق بانک مرکزی گفت که اقتصاد در کتاب‌ها با اقتصاد در عمل زمین تا آسمان فرق دارد.

عماد افروغ در انتخابات ریاست جمهوری سال 88 از کسانی بود که گفته می‌شد به اردوگاه موسوی پیوسته است، هرچند که نیکی موسوی را می‌گفت از محاسن رضایی نیز یاد می‌کرد؛ به هر دو تن مشاوره می‌داد و در نهایت نیز مشخص نشد که به کدام یک رای داد. اما افروغ در تابستان 88 فعالانه نظراتش را می‌گفت و سعی داشت که نقشی مثبت در آن فضا ایفا کند.

وی در نخستین روزهای تیر ماه پیشنهاد تشکیل شورای حکمیت را داد. وی گفته بود: «ما نمی‌توانیم یک طرف را دعوت به رعایت قانون و قانونمداری کنیم و بعد خودمان توجه به روح قانون و ابعاد و اجزاء ‌مختلف قانون نداشته باشیم و صرفاً یک برخورد صوری با قانون کنیم.»

عماد افروغ در آن زمان گفت: «معتقدم باید صداوسیما را وادار کرد که نگاه منصفانه‌تر و متعادل‌تری داشته باشد و از کارشناسان مختلف دعوت شود و درعین احقاق حق و حقوق شهروندیشان، مردم را دعوت به آرامش کنند و نه سکوت.»

وی در تبیین پیشنهادش گفته بود: «باید شورای نگهبان رسیدگی دقیقی کند که اگر این رسیدگی دقیق نبود به نظر بنده گام بعدی تشکیل شورای حکمیت از سوی مقام معظم رهبری با حضور شخصیت‌های حقیقی و حقوقی که در نزد مردم به بی‌طرفی و فراجناحی بودن و عادل بودن معروف هستند. بنابراین اگر این کار انجام شود جلوی حوادث بعدی را گرفته‌ایم.»

افروغ پس از نماز جمعه رئیس مجمع تشخیص مصلحت به تقدیر از حرف‌های او پرداخت و گفت: «همان گونه که انتظار مى‌رفت و قابل پیش‌بینى بود صحبت‌هاى ایشان حول محور وحدت و مبانى اسلام و انقلاب اسلامى بود، ایشان بدون این که وارد مباحث مصداقى و به طور خاص در مورد شخص خود شوند، بر ضرورت‌هاى امروز جامعه ما اشاره‌اى شایسته داشتند.» وی در ادامه خواستار محاکمه صدا و سیما به خاطر نقش نرم‌افزاریش در سلب اعتماد مردم از انتخابات شده بود.

موعد محاکمه رسید، اما موعد محاکمه اصلاح‌طلبان و عماد افروغ به نقد ادعای انقلاب مخملی نشست. او سخن از این می‌گفت که در کشورهایی مثل ایران که دیکتاتوری وجود ندارد، انقلاب مخملی امکان‌پذیر نیست. اما این حرف به مذاق کیهان و رجانیوز خوش نیامد.

کیهان در یادداشتی به قلم پیام فضلی‌نژاد، خبرنگار سابق اصلاح‌طلبان و پژوهش‌گر حال حاضر موسسه کیهان افروغ را «هوس‌ران سیاسی» خواند. هوس‌رانی که در دهه شصت دل در گرو جناح راست داشت و در دهه هفتاد دل در گرو حلقه مرکز تحقیقات استراتژیک ریاست جمهوری. در ابتدای دهه هشتاد اصول‌گرا شد و در انتهای آن اصلاح‌طلب.

وی مدعی شده بود افروغ چون انتظار وزارت داشت و به این مقام نرسید دست به انتقام‌گیری می‌زند. ادعاهای کیهان نظیر عضویت افروغ در سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی با واکنش شدید او روبرو شد.

با این حال افروغ باز هم به ارائه نظرات و راهکارهای خویش پرداخت. این استاد دانشگاه در اواخر مردادماه از خبر تاسیس تشکیلات راه سبز امید توسط موسوی، استقبال کرد و با بیان این که حضور مجدد موسوی در عرصه سیاست را یک فرصت برای کشور می‌دانم، گفت: «وی یکی از ذخایر فرهنگی و تاریخی ایران است و بخشی از واقعیت سیاسی جامعه ما را تشکیل می‌دهد.»

در ماه رمضان وی از برگزار نشدن مراسم شب‌های قدر در حرم امام(ره) انتقاد کرد و گفت: «لغو مراسم شب‌های قدر مرقد امام هم به لحاظ مذهبی و رعایت و انجام مناسک و شعائر الهی و هم به لحاظ سیاسی پیام خوبی ندارد.»

در پایان شهریورماه بود که افروغ خواست «زعمای قوم ومملکت فکری به حال حکمت حکومت کنند. اینکه حکومت چطور می‌تواند اداره شود.» وی با اشاره به پیشنهاد برخی اصولگرایان برای گرد هم آمدن بزرگان گفت: «تصور کنید که عده‌ای هم دور هم جمع شوند معلوم نیست راهکار و تصمیمات کسانی که دور هم جمع می‌شوند و عملا جزء حذف شده‌ها هستند، کسانی را که پنبه در گوشش کرده‌اند سر عقل بیاورد.»

با این حال حرف‌های افروغ ناشنیده ماند و ناشنیده ماند. افروغ پس از آن و همواره از نحوه عملکرد صدا و سیما و معاونت سیاسی آن در یک‌سویه‌نگری انتقاد کرد. تمدید ریاست ضرغامی بر صدا و سیما را تمدیدی مشروط خواند و فرصتی برای آن که ظرف یک سال اشتباهات گذشته را تصحیح کند.

عماد افروغ هم‌چنین از روند حمله به هاشمی گلایه کرده بود و گفته بود: «اگر نیروهایی مثل هاشمی رفسنجانی از عرصه انقلاب اسلامی حذف شوند، اعتماد مردم به نظام زایل می شود. البته باید اضافه کنم که من به سابقه انقلابی این قبیل حمله کنندگان به هاشمی، شبهه دارم. به علاوه این ها در قدرت حضور دارند و از مواهب قدرت متنعم اند. البته این حرف من به این معنا نیست که افرادی که در دایره قدرت قرار دارند حق نقد دیگران را ندارند. آنها هم حق نقد دیگران را دارند اما امیدوارم پاسخی برای این شبهات داشته باشند.»

افروغ بعدتر هم از بیانیه هفدهم میرحسین موسوی (پس از روز عاشورا) استقبال کرد و گفت باید به نکات مثبت این بیانیه توجه شود. با این حال آن اتفاقاتی که افروغ می‌خواست، هیچ وقت نیافتاد، تا ترجیح بدهد دیگر حرف‌های مصداقی نزند و به خبرنگاران بگوید تمام حرف‌هایم را پیش از این گفته ام.

او در یادداشت سال نوی خود گفت: «باید اعتراف کنیم سیاست در سال 88 از اخلاق دور شد. به‌رغم اینکه مدام از پیوند اخلاق و سیاست دم می‌زدیم، شاهد بی‌اخلاقی سیاسی در اوج خود بودیم. نه تنها تذکرهای بسیاری از اخلاق‌مداران ما در عرصه سیاست جواب نداد، بسا که این تذکر‌ها نتیجه عکس داد، چنانکه اوج بی‌اخلاقی سیاسی در کشور ما، شاید در همان سال 88 باشد.»

حکایت عماد افروغ، حکایتی است که پیش از این رخ داده و پس از این هم رخ خواهد داد. عالمانی که توصیه‌های هنجاری علم خویش را در عرصه اجتماع مهمل می‌بینند، دل‌آزرده می‌شوند و ترجیح می‌دهند از عرصه سیاست فاصله بگیرند.

فرارو


 نوشته شده توسط 1 در یکشنبه 89/3/23 و ساعت 4:49 عصر | نظرات دیگران()

 

خورنیوز:علی مطهری مرد همیشه در اخبار سال گذشته و وقایع پس از انتخابات بود. علی مطهری در طی یک سال گذشته هر آن چه را درست می‌دانست بیان می‌کرد. آن‌چه خواهید خواند مروری اجمالی است بر شماری از بسیاری از حرف‌ها و گفته‌های وی در پنج فصلی که سپری شده است.

حامیان دولت در انتخابات شوراهای شهر و روستای 85 تجربه بسیار ناموفقی داشتند، سر لیستشان بیست و هفتم شد و نهایتاً کمتر از اصلاح‌طلبان کرسی گرفتند، اگرچه بعداً توانستند با دلجویی از بعضی یاران قدیمی، ائتلافشان در شورای شهر را قدرتمندتر کنند؛ اما این درس سبب شد تا در انتخابات مجلس پرچمی جز اصولگرایی نداشته باشند.
 
فشارهای آنان از یک سو و حضور انتخاباتی اصلاح‌طلبان از سوی دیگر سبب شد تا علی لاریجانی به قم برود و لیست اصول‌گرایان مستقل کم‌رمق شود. حامیان دولت از این فرصت استفاده مناسبی کردند و به قدر کفایت از لیست اصول‌گرایان سهم گرفتند، اما این بار مرتکب اشتباه دیگری شدند. آن هم در شناخت آدم‌هایی که می‌خواستند. امروز کمتر کسی این حرف حقیقت‌نیوز را می‌پذیرد که «قرار گرفتن علی مطهری در لیست 30 نفره تهران زمانی محقق شد که نام او با توصیه دکتر احمدی نژاد در لیست نمایندگان حامی دولت اسلامی و رایحه خوش خدمت قرار گرفت.» ولی این عین واقعیت است.

علی مطهری، در طول دو سال نمایندگی مجلس ثابت کرده که اهل سیاست‌ نیست، دست کم این معنا را قبول ندارد که «هر راست نشاید گفت.» علی مطهری تا پیش از مجلس هشتم ناشناخته بود، اگر تا پیش از آن این وجه از مطهری بارز بود که به خاطر وضع حجاب انتقادهای تندی به خاتمی می‌کرد و خواستار شفاف‌سازی پیرامون فعالیت‌های اقتصادی فرزندان هاشمی می‌شد، در یک ساله اخیر بخش دیگری از گفتمان او روشن شده است. به هر دلیلی این روزها علی مطهری، شناخته‌شده‌ترین فرزند شهید مطهری است و اصول‌گرایان او را بیش از دیگر برادرش که علی‌الظاهر مواضع اصلاح‌طلبانه‌‌تری دارد به نقد می‌کشند.

علی مطهری: بهار
بهار 88، مطهری اگرچه دیر، ولی عاقبت به اردوگاه حامیان محسن رضایی پیوست. وی در سخنرانی‌هایش انتقادات بسیار تندی از منش احمدی‌نژاد می‌کرد، تا جایی که در یکی از سخنرانی‌های دانشجویی گفت: «این حرف‌ها رسانه‌ای نشود، در جمع خودمانی این حرف‌ها را می‌گوییم.» 

او البته از آن اصول‌گرایانی نبود که دل در گرو میرحسین موسوی ببندد، چه این که همان زمان عقیده داشت: «موسوی آدم خطرناکی است؛ شاگرد شریعتی بوده و تفکرات ضدآخوندی دارد.»

امّا بهار مطهری با مناظره موسوی و احمدی‌نژاد رنگ دیگری گرفت. مطهری پس از آن مناظره در نوزدهم خرداد نامه‌ای به احمدی‌نژاد نوشت و اظهار داشت: «جناب رئیس جمهور! برای اثبات صداقت خود دو روز فرصت دارید!» 

علی مطهری سه سوال کلیدی از احمدی‌نژاد پرسیده بود: چرا این اسامی را در چهار سال گذشته اعلام نکردید، چرا از اطرافیان خود نامی نبردید و چرا پالیزدار به خاطر همین حرف‌ها به 9 سال حبس محکوم شد؟ وی حرف‌های احمدی‌نژاد در مناظره را نه از سر اعتقاد که تاکتیکی برای جذب رای دانسته بود. مطهری اگرچه به نتیجه انتخابات تمکین کرد و حرفی از تقلب در آن نزد؛ اما این بهار آغاز یک سال پرکار برای او بود.

علی مطهری: تابستان
آغاز تابستان، مطهری اعتراضات پس از انتخابات را طبیعی دانست و البته به موسوی هم اعتراض کرد: «اعتراضات اولیه طبیعی بود که به طور خودجوش از سوی برخی از مردم انجام شد. البته عملکرد آقای موسوی نیز در تحریک مردم نقش بسزایی داشت. ایشان جمعه شب دو هفته گذشته پیش از آن‌که انتخابات تمام شود، اعلام کردند که تا چه میزان رای دارند و اگر چیزی جز این شود، حتما تقلب شده است.» 

وی در عین حال از برخی اعضای شورای نگهبان انتقاد کرد: «به نظر من برخی از اعضای این شورا همچون آیت الله یزدی، جنتی و مومن و همچنین غلامحسین الهام به دلیل موضع‌گیری‌های انتخاباتیشان، مرتکب اشتباه شدند. از آنجا که شورای نگهبان در مقام داور است، داور نباید به طرفداری از یکی از طرفین دعوا اظهار نظر کند. اما متاسفانه آنها از نامزدی احمدی‌نژاد حمایت کردند.»

اگر علی مطهری، شوهرخواهر خود و رئیس مجلس را «گاهی مصلحت‌اندیش» می‌داند، بدین معناست که او اهل این مصلحت‌اندیشی‌ها نیست. وی انتقاداتش را با انتقاد از دبیر شورای نگهبان پی گرفت. آیت‌الله جنتی در خطبه‌های نماز جمعه گفته بود: «دعوت کنندگان مردم به تجمعات غیرقانونی و برگزارکنندگان این تجمعات مقصر خون های ریخته شده طی هفته های گذشته بوده اند.» 

علی مطهری در مقاله‌ای در روزنامه اعتماد ملی اظهارات امام جمعه موقت تهران را شبیه آن دانسته بود که معاویه گفت مقصر کشته شدن عمار، علی بود که او را با خود به جنگ آورد. کیهان به علی‌ مطهری تاخت که حرف‌های دشمن شادکن می‌زند و مطهری نیز او را بی‌جواب نگذاشت که: «از نظر نگارنده اساسا کیهان اعتقادی به آزادی بیان ندارد و به خاطر کتمان حقایق و بی‌تفاوتی نسبت به ناراستی‌های حکومت، آن هم به بهانه حفظ نظام، از دوستان نادان و البته خیرخواه انقلاب اسلامی به شمار می‌رود.»

واکنش‌ها سبب نشد که علی مطهری دست از موضع‌گیری بردارد. چند روز بعد و در هجدهم مرداد بود که نظر مطهری درباره بازداشت‌گاه کهریزک منتشر شد. وی درباره متخلفان کهریزک گفت: «باید ترتیبی اتخاذ شود که مردم مطمئن شوند مجازات این افراد انجام می‌شود، نه این که مثل قتل‌های زنجیره‌ای و حوادثی مثل قتل زهرا کاظمی و زهرا بنی‌یعقوب معلوم نشود که افراد خاطی مجازات شدند یا نه، بلکه مساله باید شفاف باشد.»

نوبت به کابینه که رسید، مطهری مانند توکلی در مخالفت با کلیت کابینه پیشنهادی احمدی‌نژاد سخن گفت، اما محور حرف‌هایش انتخابات نبود. مطهری بر صندلی اصول‌گراییش تکیه زد و گفت سیاست‌ فرهنگی کابینه پیشنهادی احمدی‌نژاد لیبرال است. همین مسئله احمدی‌نژاد را به واکنش واداشت تا استفهامی انکاری را در دفاع از کابینه‌اش مطرح کند: «این کابینه لیبرال است؟» مطهری که مشایی را «عنصر مشکوک اعتقادی و سیاسی» می‌دانست، دارای نفوذ فراوانی در کابینه دانست و از احمدی‌نژاد پرسید: «ولایت فقیه یا ولایت مشایی؟»

علی مطهری: پاییز
پاییز برای مطهری دنباله انتقادات او از حوادث پس از انتخابات بود. او البته موسوی و کروبی را در این ماجرا نیز مقصر می‌دانست. پاییز بود که مطهری پیشنهاد داد موسوی و احمدی‌نژاد به عنوان دو متهم وقایع اخیر در دادگاه محاکمه شوند. پاییز بود که علی مطهری حذف هاشمی رفسنجانی از انقلاب را ناممکن خواند و درباره پیگیران پروژه حذف هاشمی گفت: «این‌ها ولایت فقیه را تا جایی قبول دارند که تامین‌کننده منافعشان باشد. این افراد باید منصفانه به حوادث انتخابات نگاه کنند. به هر حال در این انتخابات به آقای هاشمی ظلم شد و به ایشان حق دفاع داده نشد. قرآن می‌فرماید خداوند دوست ندارد کسی صدای خودش را بلند کند و دشنام دهد مگر کسی که به او ظلم شده باشد. در این انتخابات و پس از آن به آقای هاشمی ظلم شد و ایشان حق دادخواهی و دفاع از خودشان را دارند.»

پاییز بود که وی به رد تز «سکوت ولایت» پرداخت و ادامه داد: «زمانی که نص سخن رهبری وجود دارد، دیگر نمی توان به تاویل آن پرداخت و به اصطلاح اجتهاد در مقابل نص کرد.» وی افزود: «به نظر من رهبری همچنان مایلند که آقای هاشمی در صحنه باقی بمانند ولی شاید از برخی موضع گیری‌های آقای هاشمی دلخور باشند. مثلاً ممکن است رهبری از شرکت نکردن آقای هاشمی در مراسم تنفیذ دلگیر شده باشند ولی فکر می کنم که ایشان هم توجه دارند که آقای هاشمی در مناظره های انتخاباتی مظلوم واقع شدند و در سخنانشان هم اشاره ای به خطای آقای احمدی نژاد داشتند.»

پاییز بود که آیت‌ الله العظمی منتظری درگذشت و علی مطهری خاطراتش از او را نوشت: «چند سال پیش در روزهای آخر حصر آیت الله منتظری با دریافت مجوز به دیدن ایشان رفتم. اولین جمله‌ای که به من گفت این بود؛ علی، دیدی با من چه کردند؟ دلم فرو ریخت. گفتم اگر شهید مطهری بود این طور نمی شد.» وی آیت‌الله منتظری را نزدیک‌ترین دوست شهید مطهری خواند و گفت: «شیخ حسینعلی منتظری اصفهانی و شیخ مرتضی مطهری خراسانی آنچنان با هم یکی بودند که گاهی طلاب، منتظری را خراسانی و مطهری را اصفهانی صدا می کردند.»

علی مطهری: زمستان
پس از بروز حوادث روز عاشورا، علی مطهری طرح هفت ماده‌ای خود را برای برون‌رفت از بحران عرضه کرد: «هبران جنبش سبز به قانونی بودن رئیس جمهور اعتراف نموده دست از ادعای تقلب در انتخابات بردارند. همچنین به صراحت راه خود و اهداف و شعارهای خود را از گروه غرب‌گرای مخالف اسلام که در این جنبش نفوذ کرده و در صدد رهبری و هدایت آن است جدا سازند. این دو موضوع مانع رسیدگی دادگاه صالح به تخلفات احتمالی آن ها نیست.»
 
مطهری به طرف مقابل نیز اعتراض کرد که «حاضر به قبول اشتباهات خود در مناظره‌ها و برخورد خشونت‌آمیز با معترضان و بازداشت‌های گسترده و بی مبنا و توقیف روزنامه ها و سلب آزادی بیان پس از انتخابات و نیز حاضر به عذر خواهی از مردم نیست.»

پس از انتشار گزارش مجلس درباره کهریزک در زمستان مطهری خواستار لغو مصونیت قضایی مرتضوی و محاکمه وی شد: «آقای سعید مرتضوی متهم به ارتکاب جرایمی گردیده است که طبق قانون باید در یک مرجع قضایی ذی‌صلاح و خارج از نوبت رسیدگی شود.»

علی مطهری با این که از استمرار بازداشت‌ها پس از گذشت هفت ماه انتقاد می‌کرد؛ در زمستان بیشتر از قبل بر روی سران معترضین متمرکز شده بود و پس از مصاحبه موسوی در آستانه 22 بهمن، در نامه سرگشاده‌ای خطاب به وی نوشت: «باید قبول کنید که جناب عالی و جناب آقای کروبی تبدیل به مانعی برای اصلاحات مورد نظر خودتان و بسیاری از دلسوزان انقلاب اسلامی شده اید. این جانب حدس قوی دارم که اگر رهبر گرانقدر انقلاب خیالشان از ناحیه شما دو بزرگوار راحت شود به سراغ خودکامگی‌ها و لجاجت‌های بزرگوار سوم یعنی رئیس‌جمهور محترم و خطاهای برخی افراطی‌های مدعی اصولگرایی خواهند رفت. لااقل چندماهی امتحان کنید، اگر این گونه نبود به راه خود که آن را بی نتیجه و مضر می‌دانم ادامه دهید.»

علی مطهری: ....دوباره بهار
علی مطهری نشان داده است که برای گفتن حرف‌های خودش از کسی و چیزی ابایی ندارد؛ او آن‌چه را درست می‌داند می‌گوید. اهل ائتلاف تاکتیکی و استراتژیک با هیچ گروهی نیست، اهل سکوت مصلحت‌آمیز نیست. علی مطهری در بهار، از اشتباهات کروبی و موسوی انتقاد می‌کند و از ظرفیت بالقوه خاتمی برای رهبری جریان اصلاحات می‌گوید. او در بهار از حرف‌های فائزه هاشمی انتقاد می‌کند که از نظر او چیز تازه‌ای هم نیست. نظیر این حرف‌های خلاف نظام خانوادگی اسلام را در سال 79 در روزنامه‌اش هم می‌گفت. خواستار منع ورود بدحجاب‌ها به دانشگاه می‌شود و نشان می‌دهد هنوز دغدغه‌های اصول‌گرایانه‌اش زنده است و از همه مهم‌تر و پربازتاب‌تر به بر هم خوردن سخنرانی سیدحسن خمینی اعتراض می‌کند. در آنجا هم حتی تلویحاً از سید حسن خمینی انتقاد می‌کند که چرا پیش از این حرفی درباره سران معترضین نگفته است.

حرف‌های علی مطهری هنوز پس از یک سال تغییری نکرده است: «احمدی‌نژاد هم عامل فتنه انتخاباتی بود، موسوی و کروبی در این حوادث مقصر بودند، آرزوی اختلاف بیت شهید مطهری با رهبری را به گور خواهند برد.» این سه گزاره کلیدی‌ترین مواضع علی مطهری هستند. او در این راه نه باکی از آقازاده خوانده شدن دارد، نه منافق نامیده شدن. او حتی از اخراج از فراکسیون اکثریت مجلس هم استقبال می‌کند. مرد همیشه خبری اصول‌گراها، احتمالاً باز هم تابستان...

فرارو


 نوشته شده توسط 1 در یکشنبه 89/3/23 و ساعت 4:48 عصر | نظرات دیگران()

خورنیوز:«اعتراف» در سال 88، با نام برخی سیاستمداران اصلاح‌طلب گره خورده بود، اما بودند حامیان دولتی که آن‌ها نیز اعتراف کردند، اعترافاتی که نه محکومیت سیاسی به همراه داشت و نه محکومیت قضایی.

هجدهم تیرماه 1388، روزنامه ایران بری منتشر کرد مبنی بر این که «اکثر متهمین سیاسی بازداشت شده ضمن اعتراف به اعمال مجرمانه خود در جریان اغتشاشات و سازماندهی شده بودن آن، اظهارات قابل توجهی داشته‌‌اند.» 

اگرچه خبر ایران راجع به اعتراف اکثریت متهمین سیاسی درست از آب در نیامد، اما همان گونه که این روزنامه خبر داده بود «یکی از چهره‌های برجسته جریان دوم خرداد که از نزدیکان حزب کارگزاران نیز هست ضمن ابراز ناراحتی از بازی خوردن در جریانات اخیر اعترافات مهمی در این زمینه داشت.»

«اعتراف» و «مناظره» دو کلیدواژه‌ اتفاقات سال 88 بودند. مناظره‌هایی که برخی عقیده داشتند مسیر انتخابات را تغییر دادند، برخی اعتقاد داشتند حرام بود، برخی معتقد بودند تخلف بود و برخی ریشه حوادث پس از انتخابات را در آن‌ها می‌دیدند.
 درباره مناظره در اینجا بخوانید.

اما «اعتراف» وجه دیگری داشت. سه هفته پس از خبر روزنامه ایران بود که اعترافات محمدعلی ابطحی و محمد عطریان‌فر در دادگاه از رسانه ملی پخش شد و حوادث پس از انتخابات را وارد فاز تازه‌ای کرد.

اعترافات اصلاح‌طلبان به همین دو تن محدود نماند و بعدتر حجاریان، عبدالله مومنی، هدایت آقایی، شهاب طباطبایی و سعید شریعتی هم به این قافله پیوستند، اما از سوی جریان غالب در انتخابات نیز کم‌کم اعترافاتی پدیدار شد.
 
اگرچه نخستین بار «علی مطهری» از حامیان انتخاباتی محسن رضایی این مسئله را مطرح کرد و بر آن پای فشرد که اقدامات محمود احمدی‌نژاد نیز به اندازه کاندیداهای معترض در این مسئله سهیم بود، اما ماه‌ها طول کشید تا افرادی از پیرامون احمدی‌نژاد نیز چنین اعترافی کنند.

نخستین بار غلامحسین الهام در ابتدای بهمن ماه 88 بود که حضورش در میتینگ تبلیغاتی احمدی‌نژاد را اشتباه خواند. غلامحسین الهام در خرداد سال گذشته به طور هم‌زمان حقوقدان شورای نگهبان و سخنگوی دولت بود. مسئله‌ای که در کنار حمایت صریح وی و آیت‌الله جنتی از احمدی‌نژاد موجب شده بود تا معترضین به نتایج انتخابات بی‌طرفی شورای نگهبان را در نظارت بر انتخابات نپذیرند.

این گونه بود که غلامحسین الهام بعد از گذشت هشت ماه از حضورش در میتینگ تبلیغاتی محمود احمدی نژاد در مصلای تهران، پذیرفت که حضورش در آن مراسم به عنوان یک عضو حقوقدان شورای نگهبان «اشتباه» بوده است. غلامحسین الهام، مانند برخی سیاستمداران اصلاح‌طلب این جمله را به زبان آورد که «اعتراف می کنم که اشتباه کردم.» اگرچه اشتباهات آنان منجر به محکومیت قضایی شد.

الهام در این باره گفت:‌ «من خیلی جاها برای سخنرانی دعوت شده بودم اما نپذیرفتم و در ضمن آن روز من برای سخنرانی به آنجا نرفته بودم. موج مردم مرا روی دست به سمت جایگاه کشاند که با نرسیدن آقای احمدی نژاد به جایگاه، ترس از آن داشتیم که کسی در آن ازدحام بمیرد. در آنجا من اعلام کردم که آقای احمدی نژاد نتوانستند خودشان را به جایگاه برسانند و چند دقیقه‌ای هم در مورد مسائل کلی صحبت کردم. البته اگر آن اضطرار هم نبود بنده سخنگوی ایشان بودم و مردم مرا نیز با این سمت می‌شناختند اما من اعتراف می‌کنم که اشتباه کردم، ولی اضطرار بود.»

پس از این «اعتراف» به «اشتباهِ» از سر «اضطرار» در اسفندماه سال 88، مهدی کلهر، مشاور محمود احمدی‌نژاد نیز به برخی اشتباهات انتخاباتی ستاد متبوعش اعتراف کرد. وی گفته بود: «بنده عناصر بسیار نزدیک به دولت را می شناسم که در ایجاد فضای نامناسب نقش داشته اند. کسانی که میدان ولی عصر را پس از انتخابات به جشن پیروزی تبدیل کردند. این افراد اشتباه کردند. اشتباه بزرگی هم کردند.» 

جشن پیروزی احمدی‌نژاد و اظهار نظر وی راجع به خس و خاشاک بودن عده‌ای قلیل -که خود تاکید دارد کسانی جز 40 میلیون نفر رای‌دهنده بوده اند- از نظر بسیاری چونان بادی بود که بر آتش زیر خاکستر بدمد و آن را شعله‌ور سازد.

کلهر گفته بود: «من که نماینده دکتر احمدی نژاد بودم نمی دانستم همچون جشنی را تدارک دیده اند.» البته کلهر به اشتباه دیگری نیز اشاره کرد. «اشتباه مناظره‌.» کلهر عقیده داشت رای احمدی‌نژاد حدود 30 میلیون بود و 4 میلیون آن را در مناظره با موسوی از دست داد که 25 میلیون رای آورد.
 
کلهر گفته بود: «نتیجه انتخابات من را اصلا شوکه نکرد. 5 شب قبل از رای گیری تعداد رای احمدی نژاد 25 میلیون نفر بود که چهار میلیون آن را در مناظره با موسوی از دست داده بود وگرنه حدود 30 میلیون رای داشت. احمدی نژاد برخلاف مناظره با دکتر محسن رضایی که یک مناظره منطقی بود در مناظره با موسوی خوب عمل نکرد.»

کلهر هم اعترافاتی کرد که البته محکومیتی نداشت، نه قضایی و نه سیاسی. شاید تاریخ بیشتر درباره اعترافات بنویسد. سال 88 حرف بسیار زیاد دارد.

فرارو


 نوشته شده توسط 1 در یکشنبه 89/3/23 و ساعت 4:46 عصر | نظرات دیگران()

خورنیوز:«در همان اوایل این دولت آقای هاشمی پیغامی برای یکی از این پادشاهان حاشیه خلیج فارس فرستاد که شما نگران نباشید ظرف شش ماه این دولت ساقط می شود که بعدا افرادی رفتتند توضیح دادند ومسئله تا حدودی حل شد معنای این حرف به روشنی طراحی‌های گسترده علیه این دولت را می رساند.»

آن شب در اتوبوس بودم. می‌خواستم با سفر از این جنجال انتخاباتی به دور باشم. مثل تمام 40 نفر دیگری که در اتوبوس خوابیده بودند، بی‌خیال حرف‌هایی که در جام جم می‌گذشت. این صبوری بیش از چند دقیقه طول نکشید؛ رادیوی موبایل را روشن کردم. در آن دقایق آن‌ها که در خانه‌هاشان یا ستادهای انتخاباتی بودند پای تلویزیون میخکوب شدند و آن‌ها که در سفر بودند پیچ صدای رادیو را بیشتر تابیدند یا مثل من هدفون‌شان را در گوش فشار دادند. صدا، صدای آشنایی بود، مضاف بر این که موج اف‌ام هم نمی‌توانست رادیوی خارج از کشوری را گرفته باشد؛ حیرتم از این بود که آیا این واقعاً صدا و سیماست و آیا این جمله در حال حاضر از تلویزیون پخش می‌شود؟

به گزارش فرارو؛ این یکی از چندین و چند جمله‌ای بود که در پاردایمی که احمدی‌نژاد آن را افشاگری می‌خواند توسط او اظهار شد؛ اما جان‌مایه حرف‌های او بود و می‌توان گفت با این جمله خاطر تمامی ناظرین سیاسی را جمع کرد که آن شب، شب مهمی خواهد بود. شبی که یک مسئول بلندپایه حکومتی به ارتباطی از این سنخ با بیگانگان محکوم می‌شود.

سیزدهم خرداد ساعت 22:20، 22:30، 22:40 روایت‌های مهمی از تاریخ ایران را دارد. فارغ از این که در پشت صحنه مناظره‌ها چه گذشت، طرفداران کدام کاندیدا دست زدند و تکبیر گفتند و طرفداران کدام کاندیدا ترجیح دادند با سکوت این مناظره را پی بگیرند. فارغ از این که یکی گفت «پرونده خانمی زیر دست من است که شما ایشان را می‌شناسید، بگویم؟» فارغ از این که یکی گفت: «ساکت! الان نوبت من است، من به خاطر همین اخلاق شما آمدم.» مناظره مسیر انتخابات 88 را تغییر داد.

مناظره بسیاری از شناخته‌شده‌هایی را که ترجیح می‌دادند کار خودشان را پی بگیرند به واکنش وا داشت. رضا میرکریمی کارگردانی که زیر نور ماه را ساخته بود گفت: «نامزدهای انتخاباتی باید بدانند که فقط با هم صحبت نمی‌کنند بلکه در آن واحد تمام ملت این مناظره را نگاه می‌کنند.» پرویز پرستویی که همیشه سعی می‌کرد خودش را از موج حمایت‌های انتخاباتی اهالی کنار بکشد، با یادآوری مناظره و انتقاد از آن رسماً از کاندیدای اصلاح‌طلبان حمایت کرد.

احمدی‌نژاد قبلاً هم گفته بود که می‌خواهد در مناظره حرف‌هایش را بزند. تبلیغات کم‌رنگ پوستری او، در یک هفته مانده به 14 خرداد، با سوژه مناظره رشد قابل ملاحظه‌ای یافت. او در روزهای آغازین خرداد 88 گفته بود: «‌من 4 سال سکوت کردم تا کشور جلو برود اما امروز اگر سکوت کنم جریان،‌معکوس جلو می‌رود و در مناظره اگر صلاح باشد اسامی برخی مفسدان را افشا و پرونده بسیاری را باز خواهم کرد.»

احمدی‌نژاد به وعده‌ خود وفا کرد و شاید در آن شب گوشه کاغذی را که چهار سال در جیب خود نگاه داشته بود، نشان داد. پیش‌بینی می‌شد که پس از مناظره حامیان احمدی‌نژاد به خیابان بیایند و آمدند هم. رئیس‌جمهور آن‌چه را می‌خواست آن شب مراد گرفت.

با این حال صادق زیباکلام در همان شب به فرارو گفت: «به گمان من در مناظره‌ی آقایان احمدی‌نژاد و موسوی، بر خلاف تصور خیلی از آن‌هایی که معتقد هستند، پیروز مناظره احمدی نژاد بوده است و ایشان توانسته اند به مخالفین خود درس خوبی بدهند و آنها را رسوا کنند، چنین نبوده است، گرد و خاک‌های اولیه که بنشیند این مناظره به نفع میر حسین تمام می شود.» می‌توان گفت مناظره به نفع میرحسین موسوی تمام نشد، اما با یقین می‌توان گفت که آن مناظره «در طول زمان» به ضرر احمدی‌نژاد تمام شد.

هنوز هم علی مطهری در انتقاد از محمود احمدی‌نژاد، او را به خودش تشبیه می‌کند؛ همین چند روز پیش بود که وی در انتقاد از نحوه سخنرانی محمود احمدی‌نژاد در حرم امام، آن را «از سنخ مناظره انتخاباتی» خواند؛ شاید او به مانند عماد افروغ عقیده دارد: «در مناظره‌ی میرحسین و احمدی نژاد مسائلی مطرح شد که به شخص موسوی مربوط نبود.» شاید مانند علی‌اکبر پرورش بر این باور است که «دو عامل اصلی در ریشه‌های این فتنه وجود داشت یکی اطرافیان نامزدها و دیگری مناظرات.»

روزنامه اعتماد در روایتی که از شب مناظره و همراهان طرفین در ساختمان جام جم کرده، نوشت: «چند تن که دورثمره هاشمی حاشیه زده بودند از نام بردن پسر ناطق نوری گلایه کردند که او با لبخند می گفت نه اشتباه نکردیم. با ایشان هم تعارف نداریم...» اگرچه احمدی‌نژاد به مناظره با سوم شخص غائب معترض بود و به خاطر این تخلف بیست دقیقه در آخرین ساعات تبلیغات وقت اضافه گرفت، ولی نام بردن وی از غائبین هیچ وقت اضافه‌ای برای کسی به ارمغان نیاورد. 

مناظره‌ها چرا به این سمت و سو رفتند؟ یکی از سایت‌های خبری با اشاره به نقش مجری نوشته بود مجری به جای این که مناظره را اداره کند، در نقش ساعتِ وقت نگه‌دار ظاهر شده بود. علی‌اکبر پرورش گفته بود: «کاندیداها فن مناظره را نمی‌دانستند و به تعبیر دقیق‌تر با تکیه بر فنون و اخلاق اسلامی مناظره نکردند.» 

اینک یک سال از آن اتفاق سپری شده و ایران هنوز تحت‌الشعاع اتفاقات 88 است؛ باشد بزرگان فهمیده باشند که مردم به دین آن‌هایند؛ کیخسروها آن شب در «جام جم» آینده ایران را دیدند. مشاجره در تلویزیون؛ مشاجره در خیابان...

فرارو


 نوشته شده توسط 1 در یکشنبه 89/3/23 و ساعت 4:44 عصر | نظرات دیگران()
 لیست کل یادداشت های این وبلاگ
استکبار برنامه ریزی کرده بود تا احمدینژاد رای نیاورد
حکایت دل آزردگی اهالی علم
علی مطهری:بهار، تابستان، پاییز، زمستان و... دوباره بهار
اعترافات کمرنگ
مشاجره
[عناوین آرشیوشده]

بالا

طراح قالب: رضا امین زاده** پارسی بلاگ پیشرفته ترین سیستم مدیریت وبلاگ

بالا