خورنیوز:حکایت عماد افروغ، حکایت غریبی نیست، حکایت دلآزردگی معمولی است که برای اهل علم وجود دارد. این اصولگرای منتقد دیگر مثل تابستان 88 حرف نمیزند. این روزها اگر خبرنگاری به او زنگ بزند، عذر میخواهد و میگوید فقط به صورت مفهومی و نظری صحبت میکنم.
افروغ اگرچه در مجلس هفتم، ریاست کمیسیون فرهنگی را به عهده داشت و از لیست آبادگران به مجلس راه یافته بود، اما از آن گروهی بود که پس از آغاز ریاست جمهوری محمود احمدینژاد به مرور راه خود را جدا کرد. در پاییز 85 گفت: «من بر اساس شعارهای احمدینژاد به وی رای دادم و از ایشان شناخت نداشتم اما بر اساس عملکرد یک سال و نیم گذشته از رایم راضی نیستم.» و سرانجام نیز به فراکسیون اصولگرایان مستقل پیوست. فراکسیونی که در انتخابات بعدی حذف شد. البته عماد افروغ قبلاً ترجیح داده بود تا اساساً برای مجلس کاندیدا نشود.
عماد افروغ در دلآزردگیش برای فعالیت در کسوت نمایندگی عدلی دارد در میان اصلاحطلبان. «الهه کولایی» استاد روسیهشناس دانشکده علوم سیاسی دانشگاه تهران نیز نخواست که برای انتخابات مجلس هفتم ثبت نام کند و بعدها نیز ابراز امیدواری کرد که دیگر هیچگاه نخواهد در آن روندی که تجربه کرد، قانونگذاری کند. حکایتی مثل همان که شیبانی رئیس اسبق بانک مرکزی گفت که اقتصاد در کتابها با اقتصاد در عمل زمین تا آسمان فرق دارد.
عماد افروغ در انتخابات ریاست جمهوری سال 88 از کسانی بود که گفته میشد به اردوگاه موسوی پیوسته است، هرچند که نیکی موسوی را میگفت از محاسن رضایی نیز یاد میکرد؛ به هر دو تن مشاوره میداد و در نهایت نیز مشخص نشد که به کدام یک رای داد. اما افروغ در تابستان 88 فعالانه نظراتش را میگفت و سعی داشت که نقشی مثبت در آن فضا ایفا کند.
وی در نخستین روزهای تیر ماه پیشنهاد تشکیل شورای حکمیت را داد. وی گفته بود: «ما نمیتوانیم یک طرف را دعوت به رعایت قانون و قانونمداری کنیم و بعد خودمان توجه به روح قانون و ابعاد و اجزاء مختلف قانون نداشته باشیم و صرفاً یک برخورد صوری با قانون کنیم.»
عماد افروغ در آن زمان گفت: «معتقدم باید صداوسیما را وادار کرد که نگاه منصفانهتر و متعادلتری داشته باشد و از کارشناسان مختلف دعوت شود و درعین احقاق حق و حقوق شهروندیشان، مردم را دعوت به آرامش کنند و نه سکوت.»
وی در تبیین پیشنهادش گفته بود: «باید شورای نگهبان رسیدگی دقیقی کند که اگر این رسیدگی دقیق نبود به نظر بنده گام بعدی تشکیل شورای حکمیت از سوی مقام معظم رهبری با حضور شخصیتهای حقیقی و حقوقی که در نزد مردم به بیطرفی و فراجناحی بودن و عادل بودن معروف هستند. بنابراین اگر این کار انجام شود جلوی حوادث بعدی را گرفتهایم.»
افروغ پس از نماز جمعه رئیس مجمع تشخیص مصلحت به تقدیر از حرفهای او پرداخت و گفت: «همان گونه که انتظار مىرفت و قابل پیشبینى بود صحبتهاى ایشان حول محور وحدت و مبانى اسلام و انقلاب اسلامى بود، ایشان بدون این که وارد مباحث مصداقى و به طور خاص در مورد شخص خود شوند، بر ضرورتهاى امروز جامعه ما اشارهاى شایسته داشتند.» وی در ادامه خواستار محاکمه صدا و سیما به خاطر نقش نرمافزاریش در سلب اعتماد مردم از انتخابات شده بود.
موعد محاکمه رسید، اما موعد محاکمه اصلاحطلبان و عماد افروغ به نقد ادعای انقلاب مخملی نشست. او سخن از این میگفت که در کشورهایی مثل ایران که دیکتاتوری وجود ندارد، انقلاب مخملی امکانپذیر نیست. اما این حرف به مذاق کیهان و رجانیوز خوش نیامد.
کیهان در یادداشتی به قلم پیام فضلینژاد، خبرنگار سابق اصلاحطلبان و پژوهشگر حال حاضر موسسه کیهان افروغ را «هوسران سیاسی» خواند. هوسرانی که در دهه شصت دل در گرو جناح راست داشت و در دهه هفتاد دل در گرو حلقه مرکز تحقیقات استراتژیک ریاست جمهوری. در ابتدای دهه هشتاد اصولگرا شد و در انتهای آن اصلاحطلب.
وی مدعی شده بود افروغ چون انتظار وزارت داشت و به این مقام نرسید دست به انتقامگیری میزند. ادعاهای کیهان نظیر عضویت افروغ در سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی با واکنش شدید او روبرو شد.
با این حال افروغ باز هم به ارائه نظرات و راهکارهای خویش پرداخت. این استاد دانشگاه در اواخر مردادماه از خبر تاسیس تشکیلات راه سبز امید توسط موسوی، استقبال کرد و با بیان این که حضور مجدد موسوی در عرصه سیاست را یک فرصت برای کشور میدانم، گفت: «وی یکی از ذخایر فرهنگی و تاریخی ایران است و بخشی از واقعیت سیاسی جامعه ما را تشکیل میدهد.»
در ماه رمضان وی از برگزار نشدن مراسم شبهای قدر در حرم امام(ره) انتقاد کرد و گفت: «لغو مراسم شبهای قدر مرقد امام هم به لحاظ مذهبی و رعایت و انجام مناسک و شعائر الهی و هم به لحاظ سیاسی پیام خوبی ندارد.»
در پایان شهریورماه بود که افروغ خواست «زعمای قوم ومملکت فکری به حال حکمت حکومت کنند. اینکه حکومت چطور میتواند اداره شود.» وی با اشاره به پیشنهاد برخی اصولگرایان برای گرد هم آمدن بزرگان گفت: «تصور کنید که عدهای هم دور هم جمع شوند معلوم نیست راهکار و تصمیمات کسانی که دور هم جمع میشوند و عملا جزء حذف شدهها هستند، کسانی را که پنبه در گوشش کردهاند سر عقل بیاورد.»
با این حال حرفهای افروغ ناشنیده ماند و ناشنیده ماند. افروغ پس از آن و همواره از نحوه عملکرد صدا و سیما و معاونت سیاسی آن در یکسویهنگری انتقاد کرد. تمدید ریاست ضرغامی بر صدا و سیما را تمدیدی مشروط خواند و فرصتی برای آن که ظرف یک سال اشتباهات گذشته را تصحیح کند.
عماد افروغ همچنین از روند حمله به هاشمی گلایه کرده بود و گفته بود: «اگر نیروهایی مثل هاشمی رفسنجانی از عرصه انقلاب اسلامی حذف شوند، اعتماد مردم به نظام زایل می شود. البته باید اضافه کنم که من به سابقه انقلابی این قبیل حمله کنندگان به هاشمی، شبهه دارم. به علاوه این ها در قدرت حضور دارند و از مواهب قدرت متنعم اند. البته این حرف من به این معنا نیست که افرادی که در دایره قدرت قرار دارند حق نقد دیگران را ندارند. آنها هم حق نقد دیگران را دارند اما امیدوارم پاسخی برای این شبهات داشته باشند.»
افروغ بعدتر هم از بیانیه هفدهم میرحسین موسوی (پس از روز عاشورا) استقبال کرد و گفت باید به نکات مثبت این بیانیه توجه شود. با این حال آن اتفاقاتی که افروغ میخواست، هیچ وقت نیافتاد، تا ترجیح بدهد دیگر حرفهای مصداقی نزند و به خبرنگاران بگوید تمام حرفهایم را پیش از این گفته ام.
او در یادداشت سال نوی خود گفت: «باید اعتراف کنیم سیاست در سال 88 از اخلاق دور شد. بهرغم اینکه مدام از پیوند اخلاق و سیاست دم میزدیم، شاهد بیاخلاقی سیاسی در اوج خود بودیم. نه تنها تذکرهای بسیاری از اخلاقمداران ما در عرصه سیاست جواب نداد، بسا که این تذکرها نتیجه عکس داد، چنانکه اوج بیاخلاقی سیاسی در کشور ما، شاید در همان سال 88 باشد.»
حکایت عماد افروغ، حکایتی است که پیش از این رخ داده و پس از این هم رخ خواهد داد. عالمانی که توصیههای هنجاری علم خویش را در عرصه اجتماع مهمل میبینند، دلآزرده میشوند و ترجیح میدهند از عرصه سیاست فاصله بگیرند.
فرارو